طنز: مادر چاوز و فوتوشاپ
الان دو روز است که کار و زندگی همه تعطیل شده و مشغول بررسی عکسهای مراسم درگذشت مرحوم مغفور جنت مکان خلد آشیان (و به استناد پیام رئیسجمهور) شهید چاوز هستند.
حالا همه شدهاند متخصص فوتوشاپ. حتی آقا عبدالله نگهبان افغانی ساختمان نیمه سازمان هم تا چشمش به من افتاد، جلو دوید و گفت: «آقای مهندس بالاخره چی شد؟ فوتوشاف بوده یا واقعیه؟» من هم مجبور شدم اول برایش کلی توضیح بدهم که آن چیزی که عوض «فوتوشاپ» میگوید چه موضوع مهیبی به شمار میرود و بعد هم بگویم «چه میدونم!»
حیف شد که دیر فهمیدم. خدا رفتگان همه را بیامرزد. در هفده هجده سالگی عکسی به دیوار اتاقم زده بودم که در آن «لورن باکال» سر روی شانه «همفری بوگارت» گذاشته بود. پدرم خدا بیامرز قشقرقی به پا کرد رشک روزهای بعد انتخابات 88. عاقبت هم خردههای خنده لورن باکال و جدّیت بوگارت، میهمان شعله کبریت در سطلآشغال فلزی حیاطمان شد.
اگر آن روزها عقل و اطلاعات امروزم را داشتم، فورأ قیافه حق به جانب میگرفتم و میگفتم: «بابا جان این عکس آقای بوگارت با آقای شون کانری است، ولی بدخواهان و کجاندیشان و غوغاسالاران با فوتوشاپ این بلا را سرشان آوردهاند.»
وقتی عکس (!) احمدینژاد با مادر چاوز، تبدیل میشود به عکس احمدینژاد و بابای چاوز و بعد تازه کاشف به عمل میآید که گویا اساساً عکس مربوط به روبوسی لاریجانی و البرادعی بوده و در واقع دو نفر دیگر یک جای دیگر روی ماه هم را بوسیدهاند، هر احتمال دیگری محتمل است.
بعد از این ماجرا عمیقاً به فکر فرو رفتم که چه عکسهایی را تا امروز با شرحهای اشتباه منتشر کردهایم. عکسهایی که در حقیقت چیزهای دیگری بودهاند، اما با استفاده از فوتوشاپ دگرگون شدهاند. لذا چند عکس فتوشاپی را با شرحهای اصلیشان تقدیم میکنم.
سالار عقیلی و محموداحمدی نژاد